ریحانهریحانه، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره

ریحانه، گل خوشبوی من

مامان ریحانه ممنوع الشیر میشود.

1391/12/20 8:48
نویسنده : مامان مینا
280 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر قشنگم...

الان خیلی ناز و آروم اینجا کنار دستم خوابیدی ومن با خیال راحت دارم برات مینویسم.

چند تا خبر دارم:

اگه یادت باشه تو نوشته های قبلی درباره اینکه چند روز پیش تو مدفوع دختر قشنگم خون دیدم نوشته بودم. وقتی بردمت دکتر خانوم دکتر گفت احتمالا دختر ناز ما به پروتئین شیر گاو حساسیت دارن و این پروتئین گاوی از طریق شیر مادر به نی نی منتقل میشه... خلاصه اینکه آزمایش برات نوشت اما از اون روز من دیگه خونی ندیدم. بعد از گذشت اون ماجراها و کم شدن شیر من، قرار شد من خودمو تقویت کنم تا شیرم برگرده و بابایی هم هرروز برام شیر میخرید و منم اصلا یادم نبود که نباید اینهمه شیر بخورم. تا پنج شنبه که داشتم حاضرت کنم ببرمت خونه مامانی که برم سر کار... خیلی بیشتر از همیشه خون تو پوشکت بود و من خیلی ترسیدم... همون لحظه نمونه رو آماده کردم و بردم آزمایشگاه(با هم رفتیم... و چه تجربه ی شیرینی بود اولین جای عمومی من و تو تنها...)

دیروز دانشکده جلسه داشتم باز شما رو بردم خونه مامانی...

از اونجا که برگشتم خودم رفتم جواب آزمایشو گرفتم و رفتم پیش خانوم دکتر...خانوم دکتر: مگه قرار نشد دیگه لبنیات نخوری؟؟؟ من: آخه یه مدتی شیرم کم شده بود مجبور شدم تقویت کنم. خانوم دکتر: شما که انقدر شیرت زیاد بود که میگفتی از دماغ بچه میزنه بیرون میگفتی همیشه میشکنه تو سینه شو ...؟؟؟؟؟ من:...سوال  خانوم دکتر: یه قرص برات مینویسم برای زیاد شدن شیرت بخور. دیگه هم لب به لبنیات نزن... شیر، ماست، پنیر، دوغ، کشک... میتونی از شیر سویا استفاده بکنی مزه ش یه خورده بده ولی با طعم دهنده اصلاحش کردن... من: دخترم به این حساسیت به لبنیات تا کی درگیره؟؟؟ خانوم دکتر: معمولا تا یک سالگی رفع میشه جای نگرانی نیست.

من: اگه دوباره ماموریتی برام پیش اومد میتونم بهش شیر خشک بدم؟؟(آخه تو جلسه دانشکده قرار شد دوشنبه یعنی فردا یه سفر یک روزه داشته باشیم به تهران واسه بازدید از جشنواره مد و لباس... چون دانشجوهامون اونجا کار فرستادن و دانشکده اونجا غرفه داره رئیس دانشکده ازمون خواسته که بعنوان مدرس و بخاطر ترغیب دانشجوها حتما بریم)

خانوم دکتر: میتونی شیر خودتو بدوشی و بذاری تو فریزر بعد وقتی خواستن بهش بدن به روش بن ماری گرمش کنی و بهش بدی... شیر مادر در فضای فریزر قابلیت ماندگاری بمدت 3 ماه رو داره.

دیروز برات یه لباس خوشگل دخترونه خریدم که بتونم با جوراب شلواری تنت کنم...قربون دختر نازم برم... تو اگه پسر میشدی من چه جوری خودمو خالی میکردم آخه؟؟؟ یه دندونگیر جدید هم برات خریدم چون دندونگیر قبلیت بزرگ بود و تو دهن کوچولوت جا نمیشه و تو دوستش نداری. برات از فروشگاه امروز و فردا یه بسته پوشک 74 تایی "هاوی بیبی" هم خریدم.بقول بابایی تا 17-18 روز از خریدن پوشک راحتیم. البته قصد دارم یه پست اختصاصی درباره پوشک اینجا بذارم. چون من تا حالا شاید 10-15 نوع پوشک رو روت امتحان کردم و هر کدومشونم یه خصوصیاتی داشته.

راستی دست خاله زینب(مامان کوثر جون) درد نکنه. تقویماتو آماده کرده. تو این مدت خیلی اذیتش کردم. بابایی که ازشون خیلی خوشش اومد(فکر کن...بابایی که اونهمه سخت گیره...)

درباره رفتنم به این سفر یه روزه هم باید بگم: هرچند خیلی دوست دارم برم ولی از خیرش میگذرم چون تو و بابایی برام خیلی مهم ترید. مطئنم تو که بزرگ بشی اینا رو خوب میفهمی و اونموقع دیگه میتونم با خیال راحت تو رو پیش بابایی بذارم و برم سفر کاری...(مث فریبا جون مامان نیروانا...)

این عکس رو هم عشقم کشیده برات بذارم اینجا...

خیلی نازی دخترمقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

نعیمه
20 اسفند 91 10:16
سلام عزیزم اومدم پست بالایی رو بخونم این پست رو هم نظر افکندم
خواستم بگم در مورد خون توی مدفوع نگران نباش نورای منم همین شکلی شده بود همه بهم گفتن حساسیت به پروتین گاویه و من خودم از هر چی مربوط به گاو میشد پرهیز کردم بعد از چند وقت که بازم خون دیدم پیش یه دکتر خیلی خوب که بردم از پایان 5 ماهگی واسه نورا فرنی با شیر پر چرب دامداران تجویز کرد منم از ترسم که سنگین نباشه یکی دو روز اول کمی آب قاطیش میکردم بعد که دیگه طبق دستور از یه قاشق شروع کردم تا به 10 قاشق در روز رسوندم دیگه همون فرنی شد که دخملم مدفوع خونیش قطع شد با شرایطی که داری خوبه که توهم امتحان کنی
خدارو شکر هیچ مشکلی از نطر زود غذا خوردن واسه نورا پیش نیومده ان شالله هم نمیاد
دکتر با قطعیت تمام گفت فرنی رو شروع کن خودتم هر چی دوست داری بخور رزیم پروتین گاوی هم نگیر
باز با خودته خواستم نگرانیت برطرف شه


عزیز دلم...
تو چقدر مهربونی که نگران نگرانی های من شدی...
خیلی خیلی ممنونم از راهنماییات اتفاقا میخواستم اینو تو پرسش و پاسخ مطرح کنم که چطوری به ریحانه فرنی بدم و از کی شروع کنم و توش شیر بریزم یا نه؟؟؟؟
آخه اینی که دکتر گفته از رو جواب آزمایش گفته... نکنه بدم بهش بدتر بشه؟؟؟
شقایق مامان آرشا
20 اسفند 91 16:56
مامانی من خودم چندین سال که به شیر حساسیت دارم واگر بخورم رودم خونریزی می کنه و ولی بقیه لبنیات اذیتم نمی کنن.مراعات کن عزیزم بعدم نخوردن شیر تاثیر در شیرم نداره اما سوپ قلم یا ماهیچه خیلی شیرم را زیاد و سنگین میکنه


ای وااای....
عزیزم....
من خودم اتفاقا خیلی شیر دوست دارم و وقتی نمیخورم یه مدت دیگه دندون درد میگیرم ولی حالا بخاطر ریحانه مجبورم حداقل تا یه سال نخورم و کمبود کلسیم رو در بدنم جور دیگه جبران کنم.
درست میگی عزیزم خیلی چیزهای دیگه هست که میتونه شیر مادر رو افزایش بده مث رازیانه و ریحان و...
غذاهای آبکی مث سوپ ماهیچه و ابگوشتم همینطور.
ممنونم از راهنماییت عزیزم
معصوم
20 اسفند 91 23:21
واي خيلي سخته مامان مينا ،من خودم به خاطر ريفلاكس جان جان فاطمه يه مدت ر‍‍زيم لبنيات داشتم ولي بعد يه مدت با توكل به خدا گذاشتم كنار.ايشالله ريحانه منم طوريش نيست.ميدونم كه دخملاي ما قدر مامان جوناشون رو در اينده دارن.


ما مامانا الان که بچه هامون به ما وابسته هستند باید خیلی مسائل رو رعایت کنیم عزیزم. حتما همینطور هست فردا روزی میرسه که دخترای ما با مرور خاطراتشون تو همین وبلاگاشون پی به از خود گذشتگی مادراشون ببرن.
انشالله
شیدا
20 اسفند 91 23:32
آخی
ریحانه عزیز من


سلام شیدا جون... مامان ریحانه ممنوع الشیر شده دیگه خود ریحانه که نشده...
آخی مامان ریحانه
نعیمه
21 اسفند 91 9:39
نترس امتحان کن نورا رو هم دادیم آزمایش ولی وقتی آزمایش چیزی نشون نمیده دکترا میگن حساسیته


نعیمه جون من انقدر از این ماجرهای وحشتناک درباره حساسیت بچه ها تو نی نی سایت خوندم که دیگه خیلی میترسم.
مامان حسنا
21 اسفند 91 11:37
وای چ صحنه ی وحشتناکی من ک اگه جای تو میبودم سکته میکردم ولی خدارو شکر ک دکتر گفته ک مشکلی نداره ایشالا ک یرت هم زیاد میشه و ریحخانه جونمون سیر میشه
عزیزم اپم خوشحال میشم بیای پیشمون


خدا نکنه این صحنه برا هیچ مامانی پیش بیاد ول من الان تو نی نی سایت بودم داشتم سرگذشت مامان و نی نی هایی که از ریحانه بدتر بودن رو میخوندم خیلی خیلی خدا رو شکر کردم واسه سلامت بچه م خدا همه بچه ها رو سلامت کنه.
میام الان عزیزم.
مامان ستیانفس
21 اسفند 91 23:59
بـــــــــــــــــــــــــه بـــــــــــــــــــــــــــــــه چه عکس قشنگی
چقد این دخملی ناز داره
میناجون من جای تو بودم نمیدونم چی کار میکردمخیلی شیر دوست دارم


ممنونم عزیزم چشمات قشنگ میبینه. بله دیگه ناز داره همه دخترا ناز دارن دیگه...
باور کن خودمم نمیدونم چیکار کنم نمیدونی چقدر شیر دوست دارم ولی خب دیگه وقتی آدم مادر میشه حاضره بخاطر نی نی ش از هر چیزی بگذره شیر که چیزی نیست از جونمم بخاطرش میگذرم.
الهام مامان علیرضا
22 اسفند 91 2:05
سلام عزیزم. وبلاگ زیبایی دارید و با وجود عکس های ریحانه جون زیبا شده. آفرین به مامان فعال و دخمل قشنگ
خوشحال میشم به ما هم سر بزنید.


ممنونم عزیزم. شما چشمای زیبایی دارید که اینجا رو زیبا میبینه.
این مامان فعال این روزا پدرش در اومد از بیخوای... از دست این دخمل قشنگ.
مامان امیرحسین ومحیا
23 اسفند 91 23:30
سلام .مامانی مهربون نگران نباش ایشالا برطرف میشه آدرستون رو از تو وب کودک من دیدم.خوشحال میشم به من سر بزنید.راستی گفته بودید دکتر یه قرص برا ازدیاد شیرتون داده میشه بگین چیه آخه منم شیرم خیلی کمه دخملم شده خاله ریزه البته اگه اشکالی نداره ممنون میشم.


ممنونم که اومدی عزیزم. اسم قرص شیر افزاست محصول شرکت گل دارو قطره شم هست ولی من قرصشو گرفتم.
ببوس کوچولو های نازتو.